شادی های زندگی من

ساخت وبلاگ
بعد مدتها دلم امروز هوای نوشتن رو کرد نوشتنی از جنس این وبلاگسال خیلی خوبی رو شروع کردم خداروشکر ... با اینکه اصلا مسافرت نرفتیم و اکثر روزها هم خونه بودیم اما هم جو اروم و شادی رو داشتیم و هم کسل کنن شادی های زندگی من...ادامه مطلب
ما را در سایت شادی های زندگی من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : myhappinessa بازدید : 134 تاريخ : شنبه 27 مرداد 1397 ساعت: 17:54

دید و بازدید و اغاز سال جدید کاری در دو روز ابتدایی14و15 فروردین هر سال شاید جذاب ترین بخش هر ساله که کارمندا همه با انرژی مثبت تیپ درست و روحیه بالا سرکار حاضرن و از هم استقبال میکنند.  دیروز بخش غیر شادی های زندگی من...ادامه مطلب
ما را در سایت شادی های زندگی من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : myhappinessa بازدید : 161 تاريخ : شنبه 27 مرداد 1397 ساعت: 17:54

پنج شنبه عصر همه خونه ما بودن یعنی دورهمی فامیلا به خونه ما رسیده بود که البته ما هم با دوماه تاخیر بابت تعمیرات و تغییر کابینتهای آشپزخونه و .... میزبانی رو قبول کردیم  جدیدا نمی دونم چرا بچه ها و رفتاراشون منو به خودش مشغول میکنهخب اون روز زهرا با اینکه هم مامانش هم خاله اش و هم مامان بزگش بودن ولی هر بار می اومد و از من می پرسید که آیا موهاش خوبه مرتبه ؟ و اینکه ایا دم اسبی بسته خوبه یا خرگوشی شادی های زندگی من...ادامه مطلب
ما را در سایت شادی های زندگی من دنبال می کنید

برچسب : دورهم, نویسنده : myhappinessa بازدید : 140 تاريخ : جمعه 31 شهريور 1396 ساعت: 16:51

دیروز عصر خونه فاطمه به صرف یک دورهمی دوستانه دعوت بودیم دعوتی که اینبار همه با بچه هاشون بودن نجمه با یگانه / طاهره با محمد صالح  و البته خواهرش زهراجون و فاطمه هم که محمد پارسا و محمد صدراش خونه منتظر دوستای جدیدشون بودن و ملیحه که به دلیل مشکل دیابت بارداری با اینکه اومده بود مشهد ولی استراحت مطلق شد و برگشت و ندیدمشگذشته از جو دوستانه و مهمونی و پذیرایی عالیه فاطمه حضور بچه ها و اینکه دو به دو شادی های زندگی من...ادامه مطلب
ما را در سایت شادی های زندگی من دنبال می کنید

برچسب : دورهمی,دوستانه, نویسنده : myhappinessa بازدید : 128 تاريخ : جمعه 31 شهريور 1396 ساعت: 16:51

جمعه بود و تولد فایزه جان و ماه رمضان و مادرشوهری که قول یک افطاری جانانه و تشریفاتی را به عروسش داده بود برای تولدش!! این شد که از ظهر شروع کردیم به ساختن پیراشکی و البته خود فایزه جان هم اومد کمک و صد البته با خنده و شرمندگی کیک تولدشم خودش همونجا پخت!! و عصری نزدیک اذون بود که عمو زنگ زد که اگه جایی نی رین بیاین افطار بریم کوهسنگی همگیاین شد که برای افطار سر از کوهسنگی در آوردیم و با افطاری به اندازه همه اعضای حاضر خانواده عمو و عمه و البته هر کس هم افطار خودش رو آورده بود و عمو هم لطف کزده بود و شله  و حلیم خریده بودن آخر شب هم کیک تولد رو همه با هم نوش جان کردیم که الحق خیلی هم خوشمزه ده شادی های زندگی من...ادامه مطلب
ما را در سایت شادی های زندگی من دنبال می کنید

برچسب : افطاری,طعم,تولد, نویسنده : myhappinessa بازدید : 170 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 7:28

گیر داده بودم وسط ظهر گرم رمضان ها که برم سینما و دنبال یکی هم می گشتم که پایه باشه و بیاد

حالا بگو اخه سینما وسط ظهر و ماه رمضان که نشه تنقلات خرید دیگه چه صیغه ایه

خلاصه بعد یک عالم التماس تو گروه خانم های تلگرام فاطمه جان رو با خودم همراه کردم و باهم به تماشای فیلم نهنگ عنبر در سینما هویزه رفتیم

مرسی عزیزم که باهام همراه شدی

شادی های زندگی من...
ما را در سایت شادی های زندگی من دنبال می کنید

برچسب : سینما,وسط,ظهر,گرم,رمضان, نویسنده : myhappinessa بازدید : 122 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 7:28

شب عید فطر بود یعنی دقیقا دیروز عصر قبل آخرین اذان رمضان تصمیم گرفتم برم و موهام رو کوتاه کنم تصمیم همان و گرفتن وقت برای کوتاهی اونم به فاصله ۱۰ دقیقه همان و رفتن به آرایشگاه هم دیگر همان خانم آرایشگر تا چشمش به موهای بلند من افتاد به فکر بافتن موهام افتاد قبل اینکه دست به قیچی ببره ... تا از این راه خودش هم با فروش موهای من فیضی ببره ولی بعد اینکه تلاشش در جهت بافت یکدفعه و ساده و سریع موهام یک جورایی به شکست انجامید موهام رو دو دسته کرد و به صورت خرگوشی بافت و بعدم قیچی رو برداشت و از بیخ از سرم جداشون کرد!! القصه اینکه موهای بلند و بلوندمان به نفع ایشون مصادره شد و آنچه در صورت ما جایش را شادی های زندگی من...ادامه مطلب
ما را در سایت شادی های زندگی من دنبال می کنید

برچسب : ورژن,جدید, نویسنده : myhappinessa بازدید : 137 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 7:28

راستش تولد عروس کوچولومون به دلایل متعدد از جمله همزمان شدن با روزهای امتحانات پایان ترم و ماه رمضان و... از طرف ما با تاخیر گرفته شد

و موکول شد به تعطیلات عید فطر فایزه جان زحمت کشیده و روز قبلش که خونمون بودن کیک رو دست کردن و دوشنبه شب هم تولد به خوشی و خرمی برگزار شد

کادوهای ما یک پیراهن و یک قاب عکس و مبلغ وجه نقد بود که دقیقا با کادوی تولد فایزه جان یکسان هم بود

شادی های زندگی من...
ما را در سایت شادی های زندگی من دنبال می کنید

برچسب : تولد,عروس,کوچولو, نویسنده : myhappinessa بازدید : 106 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 7:28

راستش پنج شنبه شب با پیشنهاد و اصرار مادر رحیمه جان میهمان آنها شدیم در باغ شان در حوالی طرقدر الحق که باغ بکر و باصفایی بود ته یک دره پر پیچ و خم و تقریبا خطرناکبا گوشه ای از بهشت رو به رو می شدی که نشسته هم دست را دراز می کردی میوه های رنگانگ بود که می توانستی از درختان بچینی و کیف کنی گیلاس آلبالو سیب گلابی توت و..... در هرنقطه ای درلابه لای هر قسمتی از باغ، درخت میوه ای میافتی زیبایی طبیعت و هوای پاکش یک روز دلنشین را برایمان رقم زد و در آخین ساعات عصر هم چایی آلبالوی خوش رنگ چشم ها و دلهایمان را صفا داد شادی های زندگی من...ادامه مطلب
ما را در سایت شادی های زندگی من دنبال می کنید

برچسب : گردش,خوشمزه, نویسنده : myhappinessa بازدید : 133 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 7:28

پنت بال بازی هیجان انگیزی است شاید بشود گفت شبیه سازی تقریبا واقعی از میدان جنگ

زمینی پر از موانع ماشین های به اصطلاح تیرو ترکش خورده و سنگرهای دست ساز و....

یک بازی گروهی و هیجان انگیز در دو تیم و با دشمن های فرضی که هر تیم اعضای تیم مقابل را دشمن خود می داند گلوله های رنگی که با اصابت به تو پر از رنگ می شوی

هیجان این بازی در کنار کلیه اعضای خانواده آن هم جمعه شب در هتل توریست توس بسی خاطره انگیز بود و جالب

شادی های زندگی من...
ما را در سایت شادی های زندگی من دنبال می کنید

برچسب : پنت,بال, نویسنده : myhappinessa بازدید : 112 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 7:28